15/2/87
آه عرفان ، این روزها اصلا به جدول الویت هایم فکر نمی کنم و فکر می کنم همین دارد کلافه ام می کند ،
من مثله همه فکر می کنم باید کاری کنم که یعنی زنده ام .زندگی در سکون ، چیزی نشدن ، خلاء ، آیا واقعا اینها یعنی مرگ؟این تفکر درست است یا غلط : باید کاری کنم .
کودک آزرده درونم به هر دری میزند برای تسلا.
همین عید امسال بود که نشستم برای خودم اصول اخلاقی تدوین کردم :
من بايستي اصول اخلاقي خود را پيدا كنم يا نه تعريف كنم ، اصولي كه از هيجا وام نگرفته باشم خودم تعريفشان كنم.
1-كثيف نباش
2-كثافت بازي در نياور.
3-چهار چوب داشته باش.
4-انتخاب كن.
5-به دور دست نگاه كن.
6-خير خواه ديگران باش.
7-بگذر.
8-تعريف جدول الويت.
9-به خود اجازه اشتباه كردن بده.
10-خود را ببخش.
11-قضاوت نكن توصيف كن
12-براي مهرباني شرط مگذار ولي اجازه سوء استفاده هم نده.
13-خوب نباش. بودن را انتخاب كن.
بايدي در كار نيست . همه اينها يك انتخاب است.انتخاب بر اساس عقل.
الويت ها : سلامتي.
چند جمله بدرد بخور
"سعی نکن چیزی که نیستی باشی ، از توانمندیهایت لذت ببر." کارل گوستاو یونگ
"برای مردمان بزرگ هیچ بن بستی وجود ندارد ، زیرا آنها می گویند یا راهی خواهم یافت یا راهی خواهم ساخت"
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر