۱۳۸۸ آذر ۲۵, چهارشنبه


من در پشت این پست ها می فرارم.مگریزم از خودی که فرا نگرفته ام پذیرفتنش را.در امتداد ایدآل ها حرکت کردن می کشاندم(کشتن) و من هنوز می خواهم و

چقدر کوتاه فکری است اگر ندانیم برخی از حرفها و اعمال ما چه تاثیرات شگرفی دارد.او به ما گفت که چقدر زود رنجید و راست گفت.تن زخمی من طاقت تلنگری را ندارد.

۱۳۸۸ آذر ۱۸, چهارشنبه



من به دنبال هویتم ،
اگزیستانسیالیسم.
دنبال خودم هستم . بی هیچ شدنی.من می خواهم پذیرای خودم باش و بدانم که چیستم.


من و ترسم هام ، منو ضعف ها ،داشته ها ، نداشته ها ،توانستگی ها و ....
هویت ، در یک انکار بزرگ بودن ،
خوشحالم که دیگر خواسته هایم را خودم نمی دانم .
اما تا کی با نبودن هایم زندگی ؟ تا کی انکار؟
کیستم من ؟
گریز،
جدیت و

احساس ضعف.خستگی .سکس ،خواب ، خوراک.

۱۳۸۸ آذر ۱۱, چهارشنبه

مات

توانایی تبدیل تهدید به فرصت . تصویر ماتی از این مفهوم دارم و لی این توانایی را می خواهم.