۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۰, جمعه

معلم


معلمهای زیادی داشته ام .اما تاثیر گذارترین آنها خانمی بود به نام خانم فضلی راد.معلم کلاس تند خوانی علیپور بود.هر کجا هست بسلامت باشه من اون موقع ها 18 سال داشتم و چی بگم ،رفت ناپدید شد .فرصت نشد یکبار دیگه ببینمش ،کاش می شد. عجیب توی وبلاگ ها و سایت ها هم اثری ازش نیست . شاید زندگیمو تغییر داد . چیز زیادی یادم نداد. منو وارد یه مسیر تازه کرد.جهتمو تغییر داد.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۹, پنجشنبه

حرفها 2

برای نابود کردن کسی فعلا دو راه بلد شدم!
1-تخریب مستقیم شامل فحش و بدوبیراه و تهمت و غیبیت و ... خلاصه روشهای تکامل نیافته.
2-تخریب محصولات و وجه شخص با ارائه محصول بهتر و توانایی بیشتر به همراه تبیین عملی کاستی هایش.
3-هنوز ایده ای ندارم!بایستی سه و چهار و ... نیز باشد

حرفها

اول ،برای سروسامان دادن به یه گوشه زندگیت بایستی کل زندگیت رو مرتب کنی ،رفتارها و عادات جزئی ریشه در کلیت ما دارند،مثلا نمی شه خوردنت رو اصلاح کنی بدون اینکه کلیت شخصیتت رو اصلاح کنی،می فهمید که؟
نیاز ما شاید ریتم بخشی به بودن و زندگی و کارها باشه.گفتم نیاز یاده یه جمله افتادم " نیاز امروز بشر مهارت است و احترام نه هوش و ذکاوت"

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

کتابهای مقدس


و اینک کتب مقدس من :ارتباط بدون خشونت و کودک ، انسان ،خانواده.
برید این کتابها را بخونید بجای خوندن چرت و پرت های من!